فیلم سینمایی «گاهی» به شبکه نمایش خانگی آمد
فیلم سینمایی «گاهی» به شبکه نمایش خانگی آمد
- فیلم سینمایی «گاهی» به شبکه نمایش خانگی آمد
به نقل ازچیز دانلود :
فیلم سینمایی «گاهی» به شبکه نمایش خانگی آمد
به نقل ازچیز دانلود :
فیلم سینمایی «گاهی» به شبکه نمایش خانگی آمد
The post دانلود آهنگ جدید شهاب شکور به نام چه خوبه حالم appeared first on چیز دانلود.
دانلود آهنگ جدید مهران آتش به نام نرو با بالاترین کیفیت
The post دانلود آهنگ جدید مهران آتش به نام نرو appeared first on چیز دانلود.
حدود دو سه هفته ای هست که ساختمون جدیدم رو از معمار تحویل گرفتم یه خونه کلنگی داشتم که تصمیم گرفتم بکوبم بسازم و تازه همین دو سه هفته پیش کاراش تموم شد و خونه رو تحویل گرفتم خدا رو شکر همه چی عالیه ولی فقط یه مشکل هست اونم اینه که باید ساختمون رو از نظر امنیت هم کاملا تجهیز کنیم تا مشکلی به وجود نیاد و ساکنین جدید از آرامش و امنیت ساختمون لذت ببرند این شد که تصمیم گرفتم دنبال یه دزدگير ساختمان خوب واسه ساختمون جدید باشم که هم راحتی خودمو تضمین کنم هم بقیه ساکنین که قراره تو این ساختمون ساکن بشن بزارید یه چیزی بهتون بگم من اهل اینجور خرید های اینترنتی نیستم ولی خب با پیشنهاد یکی از دوستان واقعا نظرم در این مورد عوض شد و با دیدن یه چند تا سایت خوب دیدم میشه به این نوع خرید مدرن هم اطمینان کرد در ابتدا با سایت http://www.hexiran.com/alarm.html آشنا شدم ولی خب به دلیل دسترسی نامناسب یه خورده تو سایت سر درگم بودم تصمیم گرفتم یه تماسی با دوستم بگیرم و در مورد سایتی مناسب برای خرید دزدگير ساختمان ازش کمک بگیرم که اتفاقا اون هم سایت دزدگير ساختمان ساختمون دات کام http://www.sakhtemoon.com/list/anti-theft-system/ رو بهم معرفی کرد و گفت که خودش از این سایت خرید داشته و رازی بوده منم وقتی تو سایت رفتم دیدم هم تنوع برند ها خوبه هم اون محصولی که مد نظرم بود رو پیدا کردم و از خرید خودم رازی هستم و این سیستم خرید رو هم تجربه کردم که یه تجربه خوب برام ساخت.
ساعت دقیقاً 17 روز 16 شهریور است. ساعتی که شاید برای من و شما مانند هر ساعت دیگری باشد اما من در جای خاصی از تهران منتظر مردی هستیم که این ساعت احتمالاً مهمترین ساعت زندگیاش باشد و شاید تولد دوبارهاش؛ مردی که برادری کرد و برادری ندید.سراشیبی زندان اوین را با چند کیسه پر از لباس و وسایل شخصی و با گامهای بلند پایین میآید. پشت سرش را هم نگاه نمیکند؛ شاید باور ندارد آزاد شده است. جلوتر که میآید پیراهن کِرِم و شلوار سرمهای راه راهش با کفشهایی که پاشنهاش را خوابانده توی چشم میزند.
سال 83 سید احمد که در چهار راه یافتآباد شیشهبُری داشت و همیشه هم دستش به خیر بود، ضامن وام 70 میلیون تومانی برادرش میشود؛ غافل از اینکه برادر کوچکتر قسطها را پرداخت نمیکند تا اینکه چهار سال پیش به یکباره با شکایت بانک صادرات، روانه زندان میشود و وام 70 میلیونی هم با سودش 411 میلیون.
با زندانی شدن سیداحمد، خانواده او که روزگاری برای خودشان برو بیایی داشتند، در شهر دراندشت تهران آواره میشوند و حالا هم در خانهای تاریک و نمور در جنوب تهران زندگی میکنند. با این حال همسر سیداحمد حاضر نشده بود دستش را برای یک لقمه نان پیش کس و ناکس دراز کند و با کار کردن در خانه این و آن و نظافت مطب پزشک و مجتمعهای تجاری، روزگار میگذراند.
اما هنوز در همین قرن 21، مردان و زنان خیر و نیکوکار زیادی مصداق «دگر عضوها را نماند قرار»هستند؛ مردان و زنانی که وقتی از حال و روز سید احمد و خانواده او با خبر شدند، آرام و قرار نگرفتند و با کمک ستاد دیه و گذشت بانک صادرات از بخشی از بدهی، زمینه آزادی او را فراهم کردند.
از زندان تا جلوی خانه هیچ حرفی نمیزند؛ شاید فکر میکند چطور باید با همسر و دخترانش رو به رو شود؛ شاید بهاینده فکر میکند یا شاید به گذشته؛ شاید هم نگران نگاه در و همسایه است. هر چه هست حسابی به فکر فرو رفته و اصلاً ترافیک مسیر و دوری راه را متوجه نمیشود.
پشت در خانه که میرسیم، بغض سیداحمد یکباره میترکد و مرد گُنده مثل بچهها زار زار گریه میکند. همسر سیداحمد در را که چند ثانیه قبل آقای پناهی مددکار ستاد دیه زنگش را زده بود، باز میکند؛ همین طور میخکوب در چارچوب در میایستد و به ما یا شاید هم سید احمد زُل میزند. به خود که میآید او هم همپای سیداحمد گریه میکند. صدای گریه مرد و زن، زهرا و زهره را به پشت در میکشاند؛ پدر را که میبینند بیاختیار به سمت او میدوند و پدرشان را در آغوش میگیرند.
صدای گریه زهرا و زهره و سیداحمد در فضا میپیچد و هر از گاهی از میان گریهها، صدای «بابا جوون» گفتن دخترها به گوش میرسد. یک دل سیر که گریه میکنند و همدیگر را در آغوش میکشند، تازه متوجه حضور ما میشوند.
همین که مینشینیم تازه یادمان میافتد خانه همچنان بوی «نا» میدهد. از سیداحمد که هنوز گریههایش بند نیامده میخواهیم صحبت کند اما چیزی نمیگوید ولی همسرش میگوید: «دخترم میگفت میترسم وقتی که بابا بیاید چهرهاش را از یاد برده باشم و عمو صدایش کنم. گفتم عیب ندارد، بابا میداند که تو چهار سال است بابا نگفتهای.»
بیامان ادامه میدهد« خدا خیرتان بدهد. این چهار سال برای من چهل سال گذشت. ما چند سال کنار هم در شهرک صنعتی جاجرم کار میکردیم. یک دفعه که بازداشتش کردند از هم جدا شدیم. در این مدت سختی بسیار کشیدیم و حرفهای زیادی شنیدم.
«فکر نمیکردم روزی سختیهایم تمام شود»؛ این را که میگوید صدای گریه مرد بلندتر میشود اما همسر سیداحمد ادامه میدهد «خدا را شکر که سیاهیهای ما هم تمام شد. الآن هم باورم نمیشود؛ فکر میکنم خواب میبینم. دیگر دوست ندارم کار کنم. دوست ندارم از کنارش دور شوم. قبلاً هم دوستش داشتم اما حالا خیلی بیشتر دوستش دارم»
وقتی از او میپرسیم که آیا شده در این چهار سال لحظهای ناامید شود، پاسخ میدهد «هر وقت که ناامید میشدم، خدا با معجزههایش خودش را نشان میداد. در این چند سال خدا خیلی کمکم کرد. خدا هیچ وقت نگذاشت ناامید شوم.»
میگوید «حرم امام رضا را خیلی دوست دارم. حالا که سیداحمد آمده، دوست دارم وقتی دستمان کمی باز شد و وضعمان بهتر شد، با او و دخترهایم به پابوس آقا امام رضا(ع) برویم. سیداحمد هم حرم امام را را خیلی دوست دارد. شوهرم هیچ زمانی گریه نمیکرد فقط در حرم امام رضا زار میزد. حرم امام رضا را خیلی دوست دارم».
از او میپرسیم که شده در این چند سال فکر جدایی از همسر به سرش بزند؟ پاسخ میدهد« هیچ وقت. در زندگیام آن قدر اختلاف داشتم که بخواهم جدا شوم اما همیشه کوتاه آمدم حتی اگر تقصیر با آقا سید بود. در خانه پدر و مادرم زندگی خوبی نداشتم و همیشه آنها دعوا میکردند. درس گرفتم که در زندگی خودم با همسرم دعوا نکنم و گذشت کنم».
در و دیوار خانه را که نگاه میکنیم، برگهای را میبینم که با خطهای رنگی نوشته شده است «زهره قول میدهد دختر خوبی باشد». دفعه قبل که هنوز سیداحمد آزاد نشده بود و به خانه آنها آمدیم، زهره رفت و پنهان شد. روی صحبتمان را عوض میکنیم و از زهره که پیش پای پدرش کنار مبل نشسته، حال و هوایش را میپرسیم. با گریه میگوید: «خیلی خوشحالم. باور نمیکردم پدرم بیاید. دوست دارم فقط نگاهش کنم. امروز را هیچ وقت فراموش نمیکنم.»
با همان معصومیت کودکانهاش ادامه میدهد «خیلی دوست دارم با پدرم به مدرسه بروم». یادش میافتد که کتابهای سال جدیدش را هنوز نگرفته است و با گریه میگوید «من اصلاً کتابهایم را نگرفتهام. میترسم کتابها تمام شده باشد.»
هنوز قطره آخر اشک زهره روی چادر مشکیاش نیفتاده که زهرا دختر بزرگتر سیداحمد میگوید «چهار سال بود پدرم را ندیده بودم. دلم خیلی تنگ شده بود».
جمله «خیلی بابایم را دوست دارم» را با بوسیدن پدرش تمام میکند و ادامه میدهد «هر موقع میخواستم مدرسه بروم، وقتی بچههای دیگر را با پدرشان میدیدم، دلم میگرفت. الآن دیگر میتوانم با پدرم به مدرسه و پارک بروم».
سیداحمد که از وقتی او را دیدهایم به جز گریه یک کلمه هم حرف نزده را بالاخره مجبور میکنیم حرف بزند و از آنچه بر او گذشته بگوید. با بغض و گریه میگوید «خانوادهام را خیلی دوست دارم. میخواهم از این به بعد پیششان باشم و به آنها خدمت کنم».
وقتی از حال و روزش در زندان میپرسیم، ادامه میدهد «در زندان واقعاً شبها صبح نمیشود. لحظهای نبود که به فکر زن و بچههایم نباشم. واقعاً خیلی سخت است که از خانوادهات دور باشی آن هم خانوادهای که هیچ پناهی جز خدا ندارند. اگر روزی بود که برایشان اتفاقی میافتاد، تا صبح خوابم نمیبرد. دوست دارم به آنها خدمت کنم تا آب توی دلشان تکان نخورد. دیگر نمیگذارم همسرم سرکار برود. خودم نوکریشان را میکنم.»
در میان حرفهایش به یکباره یاد مسبب همهاین بدبختیها میافتد و میگوید «اگر میدانستم این طور میشود دستهایم را داغ میکردم و امضا نمیکردم. ضمانت برادرم و یک نفر دیگر را کردم اما نامردی کردند شاید از نامردی هم بیشتر. یک زنگ به خانه ما نزدند. خیلی بیرحم هستند.»
وقتی میپرسیم اگر برادرش را ببیند به او چه میگوید با مکث پاسخ میدهد« چه دارم بگویم؟» و سکوت میکند.این خانواده را که بعد از چهار سال دوباره جمعشان جمع شده تنها میگذاریم؛ حتماً حرفهای زیادی برای گفتن به هم دارند.
متاسفانه دریافت زیرمیزی در برخی پزشکان مشاهده شده است که با گزارشات مردم و بیماران با این افراد برخورد شده است . جریمه نقدی زیادی برای این افراد در نظرگرفته شده است و همچنین ثبت این موضوع در پرونده پزشکی و اخطار توسط سازمان نظام پزشکی برای ابطال پروانه این پزشکان را در بر دارد.
رئیس کل سازمان نظام پزشکی کشور با اشاره به عضویت بیش از 115 هزار پزشک در این سازمان گفت: پزشکانی که زیرمیزی دریافت میکنند تا 10 برابر مبلغ دریافت شده جریمه نقدی میشوند.
کشور با اشاره به عضویت بیش از 115 هزار پزشک در این سازمان گفت: پزشکانی که زیرمیزی دریافت میکنند تا 10 برابر مبلغ دریافت شده جریمه نقدی میشوند.
دکتر علیرضا زالی در مراسم تجلیل از پزشکان نمونه شهرستان تاکستان افزود: از این تعداد 68 هزار نفر پزشک عمومی بوده و بقیه پزشکان متخصص و فوق تخصص هستند.
وی با بیان اینکه سالانه 2هزار و 500 تا 300 پزشک متخصص و فوق تخصص برای گذراندن طرح در اوایل مهرماه آماده میشوند، افزود: با اعلام نیاز مناطق محروم، عمده این پزشکان به این مناطق اعزام میشوند. با توجه به این شرایط امروزه میتوانیم ادعا کنیم که منطقهای در کشور نیست که پزشک مستقر نداشته باشد، اما قبول داریم که هنوز هم با نقطه مطلوب فاصله داریم.
وی به زیرساختهای بهداشت و درمان در سطح شهرستان تاکستان اشاره کرد و افزود: تأمین زیرساختهای مناسب در بخش بهداشت و درمان در این شهرستان، نویدبخش آیندهای روشن را میدهد.
رئیس کل سازمان نظام پزشکی کشور به معضل زیرمیزی و دریافت وجه اضافی پزشکان اشاره کرد و افزود: جریمه نقدی به میزان دو برابر اضافه دریافتی از بیماران و توبیخ کتبی و درج در پرونده برای نخستین باردر پرونده پزشکی ثبت میشود.
زالی، جریمه نقدی به میزان پنج برابر مبلغ دریافتی و لغو پروانه و توبیخ کتبی و درج در پرونده پزشکی برای تخلف بار دوم و جریمه نقدی به میزان 10 برابر اضافی دریافت و لغو پروانه مسئول فنی و لغو پروانه تاسیس بیمارستان در بار سوم تخلف را از جمله جریمههای مقابله با پدیده زیرمیزی دانست.
بهمن طاهرخانی نماینده مردم تاکستان در مجلس شورای اسلامی هم دراین جلسه به نقش پزشکان در تأمین سلامت جامعه اشاره کرد و افزود: سلامت افراد جامعه یکی از مولفههای توسعه پایدار در جوامع است و باید همه در جهت تقویت این مولفه تلاش کنیم.
وی با بیان اینکه مجلس به دنبال ایجاد راهکاری برای افزایش خدمات بهداشتی درمانی مردم است، افزود: اگر قوانین شفاف و روشن در بخش سلامت وضع شود، شاهد شکوفایی خدمات بهداشتی درمانی در سطح کشور خواهیم بود.
در این مراسم کلنگ ساختمان نظام پزشکی شهر تاکستان هم در زمینی به مساحت 200 مترمربع در 2 طبقه با زیربنای 380 مترمربع و با اعتباری بالغ بر سه میلیارد ریال به زمین زده شد.
فروکش کردن کف آشپزخانه یک واحد اقامتی در مشهد موجب مرگ دختر 17 ساله شد.
محمد اکبری افسر نگهبان سازمان آتشنشانی مشهد گفت:ساعت 13:28 بعدازظهر امروز نوزدهم شهریور در پی تماس تلفنی تعدادی از شهروندان مبنی بر سقوط دختر جوانی به داخل چاه، ستاد فرماندهی آتش نشانی مشهد بلافاصله نجاتگران ایستگاه شماره دوم این سازمان را به محل حادثه در منطقه طبرسی – خیابان نوغان اعزام کرد.
اکبری که خود در محل حادثه حضور داشت و از نزدیک عملیات نجاتگران را سرپرستی می نمود، در تشریح جزییات این حادثه گفت : نشست کف آشپزخانه در یک واحد مسکونی که با تغییر کاربری به مسافرخانه تبدیل شده ، دختر جوانی را در این اقامتگاه به کام خود کشاند.
وی تصریح کرد: کانون این حادثه، آشپزخانه در طبقه همکف این اقامتگاه دو طبقه به مساحت تقریبی 3متر مربع بود،که دختر حدوداً 17ساله ای نیز بر اثر فروکش کردن ناگهانی دهانه چاه به داخل گودالی به عمق 3 متر سقوط کرده بود.
وی با بیان اینکه آبگرمکن و برخی از ملزومات موجود در آشپزخانه نیز به درون چاه و بر روی فرد حادثه دیده سقوط کرده بود ، افزود : آتش نشانان بلافاصله به وسیله ابزار و وسایل نجات اقدام به خارج کردن ابگرمن و دیگر ملزومات سقوط کرده بر روی این خانم جوان نمودند که سرانجام پس از دو ساعت تلاش نفسگیر دختر خوزستانی را خارج و تحویل امدادگران اورژانس دادند.
بیماری شیزوفرنی داروهای مخصوص به خود را دارد اما متاسفانه برخی بیماران به طور خودسرانه به مصرف این دارو می پردازند و دچار مسمومیت ناشی از آن ها می شوند برخی پزشکان از نوعی داروی خاص برای بیمارانشان استفاده می کنند که به نوعی تقلید از هم محسوب می شود .محبوب کردن یک دارو کار درستی نیست.
18نوامبر ۱۹۹۹ (شیکاگو) – بر طبق یک تحقیق تازه، روانپزشکان درمان های جدید، موثرتر و با درجه مسمویت کمتری نسبت به داروهای یک دهه گذشته را برای شیزوفرنی پذیرفته اند. به هر حال، این تحقیق که در صد و بیست و هفتمین جلسه سالیانه ی انجمن امریکایی بهداشت عمومی ارائه شد، نشان می دهد که داروهای قدیمی هنوز هم بطور گسترده استفاده می شود.
دکتر تامی مارک، اقتصاددان گروه مشاوره MEDSTAT، حدود ۲۵۰ روانپزشک را در نقاط مختلف کشور مورد بررسی قرار داد. بیشتر روانپزشکان به پرسشنامه ای که در مورد شیوه تجویز آنها طی دو سال گذشته تنظیم شده بود، پاسخ دادند.
دکتر مارک می گوید: “آنها نسل جدید داروهای آنتی سایکوتیک( ضدجنون ) را، احتمالا به خاطر عوارض جانبی کمتر، پذیرفته اند.” از زمانی که کلوزاپین در اوایل سال ۱۹۸۹ در دسترس قرار گرفت، این داروهای نسل جدید ضد جنون ثابت کرده اند که در مقابل علائم خاصی از شیزوفرنی – مانند گوشه گیری — موثرتر عمل می کنند و عوارض جانبی کمتری دارند. قابل ذکر است که کمتر احتمال دارد داروهای جدیدتر موجب علائمی مرتبط با بیماری تاردیو دیسکینزیا شوند.( یک عارضه جانبی ست که با تیک های غیر ارادی صورت و اسپاسم های عضلانی تشخیص داده می شود. ) هم اکنون چهار عدد از این داروهای ضدجنون جدید در بازار موجود است، از جمله یکی از آنها اولانزاپین نام دارد که محبوب شناخته شده است.
دکتر مارک می گوید، با این حال، تنها تعداد کمی پزشک هستند که از یک دارو برای بیش ۳۰% بیماران خود استفاده می کنند. “لازم است بیماران به انواع این داروهای ضدجنون دسترسی پیدا کنند. امکان ندارد یک گلوله جادویی برای تمام بیماران وجود داشته باشد. پزشکان نباید به سمت استفاده از یک داروی خاص روی بیاورند.”
دکتر مارک علل تصمیم پزشکان برای تغییر درمان با داروهای جدیدتر را نیز بررسی کرد. او بیان می کند: “به نظر می رسد تاثیر یک همکار در اینجا دخالت دارد. اگر همکارانتان از این داروها استفاده میکنند، احتمال اینکه شما هم از آنها استفاده کنید بیشتر است. گاهی اوقات اقتصاددان ها آنرا اثر جمعیت می نامند. دکتر مارک هنوز درحال ارزیابی تاثیرات تبلیغات دارویی بر روی محبوبیت داروهاست.
از جنبه منفی، داروهای جدید ۱۰۰ برابر بیشتر از همتایان قدیمی خود قیمت دارند. اما دکتر مارک می گوید هنوز مشخص نیست که فقدان بیمه یک مانع قطعی برای استفاده از این داروهاست. با این حال او می گوید: “برخی شواهد تجربی حاکی از آن است که وضعیت بیمه می تواند مهم باشد.”
یک مادر مجرد برای اینکه پسرش در مراسمی که برای پدرها در مدرسه برگزار شده بود, احساس تنهایی نکند, خودش را شبیه مرد ها درست کرد!
تصاویر مادر مجردی را می بینید که برای اینکه فرزندش در مراسم ” روز پدرها در مدرسه ” احساس دلتنگی نکند ، چهره خود را اینگونه تغییر داد و همراه فرزندش به مدرسه رفت.
مادری که خودش را شبیه مرد ها کرد
مادری که خودش را شبیه مرد ها کرد 2